برای دخترم آروشا

!کنارم باش

((خداوندا !  خود و فرشته کوچک بالداری را که درونم بی وقفه بال میزند را به دستان با سخاوت و پرمهر تو   میسپارم  ما را در آن لحظه ی سختی که پیش رویمان است همراهی کن.)) ...
6 بهمن 1389

!روزهای مهم که با تو داشتم

۲۸خرداد : فهمیدم تو درمنی ۱ تیر : اولین باری که سه نفره رستوران رفتیم  ۲۳ تیر : دیدن اولین تصویر تو ۹ شهریور : فهمیدم دختری و برای اولین بار صدای قلبت شنیدم ۲۰ شهریور : اولین پیک نیک سه نفره ۲۹ شهریور : اولین مسافرت سه نفره ۱۱مهر : اولین حرکتهای جدی تو ۲۳مهر : اولین حرکتهای تو که با دست لمس میشد ۵ دی : لمس اعضای بدنت از روی شکم خودم و ادامه دارد..................... ...
6 بهمن 1389

!ماه من سلام

دستامو میذارم دو طرف شکمم جای که بتونم اندامهات توی دستم لمس کنم چشمام میبندم تو رو توی دستام احساس میکنم سرت آروم روی قلبم گذاشتی با اون چشمای درشت براقت داری به من نگاه میکنی  انگشتای کوچولوت میذاری روی لبای مامان قلبم از جا کنده میشه وقتی اون نگاه مهربونت به یاد میارم .تو کی اینقدر توی من جوونه زدی که با تمام تار و پود وجودم درهم تنیده شدی. هر تکونی که در من میخوری انگار دنیا ماله من به خودم افتخار میکنم که دختر سالم و بینظیری مثل تو دارم. (مامان ندا بیصبرانه منتظرته پس به خاطره منم شده مراقب خودت باش!) ...
6 بهمن 1389

!لالایی فقط برای آروشا

لالا لالا                     بخواب ای دخترم                       تسکین دردم   لالا لالا                       بخواب ای نوگل زیبای مریم   لالا کن دخترم                        &nbs...
6 بهمن 1389

آروشا ؟

 آروشا : نورانی  درخشان  باهوش   عشق من امیدوارم مانند اسمت یه ستاره پور نور برای زندگی مامان و بابا باشی    چیزی به آمدنت نمونده ستاره کوچولوی سو سو زن همینطور که تا الان قوی    و محکم بودی از این به بعد هم باش.     مامان و بابا بیتاب دیدنت. ...
3 بهمن 1389